مقایسه توانایی ایجاد محیط رشد و تمایز مناسب سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسانی بین داربست های زیستی مختلف

Authors

مهدیه قیاثی

مرکز درمان ناباروری جهاد دانشگاهی استان قم محسن شیخ حسن

مرکز درمان ناباروری جهاد دانشگاهی استان قم رضا طباطبائی قمی

مرکز درمان ناباروری جهاد دانشگاهی استان قم ناصر کلهر

مرکز درمان ناباروری جهاد دانشگاهی استان قم

abstract

زمینه و هدف: هرچند وجود سلول های پیش ساز در سطح مفصلی غضروف مشاهده شده است ولی به علت عدم دسترسی به منبع خون رسانی، این بخش توانایی ناچیزی در ترمیم دارد. در گذشته مهندسی بافت غضروف به طور عمده بر اساس جمع آوری سلول های غضروفی از سطح مفصل، کشت آن ها در محیط آزمایشگاه روی داربست های قابل جذب مثل پلی گلیکولیک اسید و پیوند اتولوگ آن بوده است. اخیراً با توجه به مشکلات در جمع آوری سلول های مذکور، استفاده از سلول های بنیادی جهت تولید سلول های غضروفی مورد توجه قرار گرفته است. از جمله عوامل مهم در این موفقیت، استفاده از داربست های مناسب با خواص مکانیکی و زیستی فوق العاده جهت فراهم آوردن یک محیط رشد بهینه و شرایط مناسب تمایززایی سلول های بنیادی می باشد. در این تحقیق به ارزیابی کارایی سه داربست ( fibrin glue(fg) و آلژینات و  poly lactic-co-glycolic acid (plga) در ایجاد محیط مناسب جهت رشد سلول های بنیادی مزانشیمی پرداخته شد. روش کار: در این مطالعه، پس از آماده سازی سه داربست fg و آلژینات و plga و جداسازی سلول های بنیادی مزانشیمی از بافت چربی، این سلول ها به طور جداگانه بر روی این سه داربست کشت و تمایز داده شد و پس از گذشت 2 هفته از تمایز سلول ها بر روی داربست ها، بررسی بیان ژن های کندروژنیک در هر یک از داربست ها توسط real time pcr انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که فیبرین گلو بالاترین بیان را در ژن های کندروژنیک نسبت به دیگر داربست ها دارا بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل، به نظر می رسد استفاده از داربست های طبیعی همچون فیبرین گلو می تواند به عنوان محافظی به منظور تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی برای توسعه استراتژی های کارا و جدید در مهندسی بافت و طب ترمیمی مورد استفاده قرار گیرد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

مقایسه توانایی ایجاد محیط رشد و تمایز مناسب سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسانی بین داربست‌های زیستی مختلف

Background: Although the presence of articular cartilage progenitor cells is already known, but due to lack of blood supply, its ability to heal is poor. In past, tissue engineering approaches has been mainly focused on the collection and culture of chondrocyte cells on biodegradable scaffolds such as polyglycolic acid in vitro and their autologous transplantation. Recently, due to the difficul...

full text

تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسانی به سلول های غضروفی با استفاده از داربست هیدروژل فیبرینی

Background and purpose: Mesenchymal stem cells (MSCs) are the most widely used cell sources for cartilage tissue engineering. In the present study, human stem cells were used as a cell source. Scaffolds play an important role in tissue engineering, therefore, this study aimed at evaluating the ability of fibrin scaffolds in chondrogenic differentiation of adipose-derived mesenchymal stem cells ...

full text

رشد و تمایز کندروژنیک سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی انسانی بر روی داربست کیتوسان

سابقه و هدف: درمان آسیب های غضروفی به هر علتی تنها با کاهش موقت درد مفاصل همراه است. با فراهم آمدن امکان تمایز سلولهای بنیادی از منابع مختلف به بافت های بالغ، می توان به ترمیم و درمان اسیب های وارده به بافت­های غضروفی سیستم اسکلتی امیدوار بود. در این مطالعه، پتانسیل کندروژنیک اسکافولد CH-β-GP-HEC با سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی ارزیابی شد. مواد و روش­ها: در این مطالعه مقطعی سلولهای بنیادی ...

full text

مقایسه بین قابلیت های محافظتی داربست طبیعی و سنتتیک به عنوان محیط رشد مناسب سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی

سابقه و هدف: مهندسی بافت یکی از علومی است که با استفاده از روش های پیشرفته به ترمیم بافت های آسیب دیده پرداخته و باعث بهبود و بازسازی آن ها می شود. موفقیت در این فرآیند نیازمند وجود عوامل بهینه و کارآمد است. از جمله عوامل مهم در این موفقیت، استفاده از داربست های مناسب با خواص مکانیکی و زیستی فوق العاده جهت فراهم آوردن یک محیط رشد بهینه و شرایط مناسب تمایززایی سلول های بنیادی می باشد. در این تح...

full text

تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسانی به سلول های غضروفی با استفاده از داربست هیدروژل فیبرینی

سابقه و هدف: یکی از پرکاربردترین منابع سلولی در مهندسی بافت غضروف، سلول‏های بنیادی مزانشیمی(mscs) می باشند. در مطالعه حاضر، سلول‏های بنیادی انسان به عنوان منبع سلولی مورد استفاده قرار گرفت. از آن‏جایی که داربست نقش مهمی در مهندسی بافت ایفا می‏کند، هدف از این مطالعه ارزیابی توانایی داربست فیبرینی در تمایز غضروف از سلول‏های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی (admscs) است. مواد و روش ها: در این مطا...

full text

مقایسه توانایی زنده بودن سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از چربی در دو داربست اگارز و فیبرین گلو

زمینه و هدف : بهره‌گیری از تکنیک مهندسی بافت و طراحی ساختارهایی مشابه بافت‌های آسیب دیده نیازمند به کارگیری ابزارهایی نظیر داربست سلولی، سلول‌ها و ملکول‌های فعال زیستی در شرایط آزمایشگاهی است که در این میان، کشت سلول‌های مناسب با قابلیت توانایی تقسیم و تمایز در داربست‌های سلولی طبیعی که فاقد ویژگی‌هایی نظیر ایمنی زایی و تومورزایی باشند، اهمیت دارد. بافت چربی به دلیل دارا بودن سلول‌های بنیادی مز...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
مجله علوم پزشکی رازی

جلد ۲۲، شماره ۱۳۵، صفحات ۱۸-۲۸

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023